۱۳۹۱ شهریور ۱, چهارشنبه

معامله

یادم نیست چن سالم بود‍‍‍، ولی خیلی دوست داشتم با اتو کار کنم. شاید اینکه وسیله خطرناکی بود و هیچ وقت اجازه نزدیک شدن بهش نداشتم جذابیتش بود. از طرف دیگه هنوز ناخنهام رو مامان می گرفت. قرار شد که اگه ناخنهام رو خودم بگیرم، اجازه‌‌‌ی اتو کردن داشته ‌باشم. از اون موقع تا حالا زیاد نبوده تعداد دفعاتی که لباس اتو کردم،‌ ولی ناخنهام رو هنوز خودم باید بگیرم.

۱ نظر:

Afshin گفت...

من بعد از اینکه یکی دو بار خودمو با اتو (بدجور) سوزوندم، واسه همیشه ازش متنفر شدم. نمی دونم، شایدم قبلش بهش علاقه مند بودم! در هر صورت، شانس آوردی که اون حسِ تبدیل عشق به نفرت در عرض سیم ثانیه را تجربه نکردی.

ارسال یک نظر